تصویر ثابت

مریم - آسمان آبی قلب من
آسمان آبی قلب من
دوشنبه 89 شهریور 15 :: 10:43 عصر ::  نویسنده : مریم

My mom only had one eye. I hated her... she was such an embarrassment.
مادر من فقط یک چشم داشت . من از اون متنفر بودم ... اون همیشه مایه خجالت من بود


She cooked for students & teachers to support the family.
اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پخت

There was this one day during elementary school where my mom came to say hello to me.
یک روز اومده بود دم در مدرسه که به من سلام کنه و منو با خود به خونه ببره

I was so embarrassed. How could she do this to me? 
خیلی خجالت کشیدم . آخه اون چطور تونست این کار رو بامن بکنه ؟

I ignored her, threw her a hateful look and ran out.
به روی خودم نیاوردم ، فقط با تنفر بهش یه نگاه کردم وفورا از اونجا دور شدم

The next day at school one of my classmates said, "EEEE, your mom only has one eye!"
روز بعد یکی از همکلاسی ها منو مسخره کرد و گفت هووو .. مامان تو فقط یک چشم داره
I wanted to bury myself. I also wanted my mom to just disappear. 
فقط دلم میخواست یک جوری خودم رو گم و گور کنم . کاش زمین دهن وا میکرد و منو ..کاش مادرم یه جوری گم و گور میشد...

So I confronted her that day and said, " If you"re only gonna make me a laughing stock, why don"t you just die?!!!"
روز بعد بهش گفتم اگه واقعا میخوای منو شاد و خوشحال کنی چرا نمی میری ؟

My mom did not respond...
اون هیچ جوابی نداد....


I didn"t even stop to think for a second about what I had said, because I was full of anger.
حتی یک لحظه هم راجع به حرفی که زدم فکر نکردم ، چون خیلی عصبانی بودم .


I was oblivious to her feelings.
احساسات اون برای من هیچ اهمیتی نداشت


I wanted out of that house, and have nothing to do with her.
دلم میخواست از اون خونه برم و دیگه هیچ کاری با اون نداشته باشم


So I studied real hard, got a chance to go to Singapore to study.
سخت درس خوندم و موفق شدم برای ادامه تحصیل به سنگاپور برم


Then, I got married. I bought a house of my own. I had kids of my own.
اونجا ازدواج کردم ، واسه خودم خونه خریدم ، زن و بچه و زندگی...


I was happy with my life, my kids and the comforts
از زندگی ، بچه ها و آسایشی که داشتم خوشحال بودم


Then one day, my mother came to visit me.
تا اینکه یه روز مادرم اومد به دیدن من


She hadn"t seen me in years and she didn"t even meet her grandchildren.
اون سالها منو ندیده بود و همینطور نوه ها شو


When she stood by the door, my children laughed at her, and I yelled at her for coming over uninvited.
وقتی ایستاده بود دم در بچه ها به اون خندیدند و من سرش داد کشیدم که چرا خودش رو دعوت کرده که بیاد اینجا ، اونم بی خبر


I screamed at her, "How dare you come to my house and scare my children!" GET OUT OF HERE! NOW!!!"
سرش داد زدم ": چطور جرات کردی بیای به خونه من و بجه ها رو بترسونی؟!" گم شو از اینجا! همین حالا


And to this, my mother quietly answered, "Oh, I"m so sorry. I may have gotten the wrong address," and she disappeared out of sight.
اون به آرامی جواب داد : " اوه خیلی معذرت میخوام مثل اینکه آدرس رو عوضی اومدم " و بعد فورا رفت واز نظر ناپدید شد .




موضوع مطلب : انگلیسی, ادبی
شنبه 89 شهریور 13 :: 12:20 صبح ::  نویسنده : مریم

یهود

در سنت یهود مسیح یا ماشیح پادشاهی است که مسح شده‌است. پیامبران هنگام فتح بابل از آن سخن گفته‌اند و وعده دادند که کسی خواهد آمد تا سرزمین اسرائیل را رهایی ببخشد. همچنین یهودیان عیسی را مسیح دروغین می‌دانند.

 

مسیحیت

مسیحیان،عیسی پسر مریم را مسیح می‌دانند.


به اعتقاد مسیحیان خداوند در قالب یک انسان درآمد (جسم پوشید) و بارفتن بر روی صلیب گناهان انسان‌ها را پاک کرد و هرکه به مسیح ایمان بیاورد نجات یافته‌است.

اسلام

در اسلام نیز عیسی را پیامبر و رسول خدا و نیز مسیح می‌دانند، همچنین طبق اعتقاد مسلمانان وی فرزند مریم عذرا و آخرین پیامبر اولوالعزم پیش از محمد است. و طبق عقیده مسلمانان در آخرالزمان بهمراه مهدی، یکی دیگر از جلوه‌های موعود در اسلام، به زمین رجعت کرده و پشت سر مهدی نماز خواهد گذارد. در باور مسیحیان عیسی مصلوب شد ولی به نص قرآن، وی مصلوب و کشته نشده است (و ما قتلوه و ما صلبوه ولکن شبّه لهم) همین بخش است که در کل ماهیت مسیحیت مسیحیان را با ماهیت مسیحیت اسلامی در متضاد می‌کند زیرا ماهیت مسیحی مسیح نجات انسان ها از گناه بوده است با جان دادن بر روی صلیب * هم مسیحیان هم مسلمانان معتقدند مسیح پس از رجعت، دجال را خواهد کشت

 

منبع : ویکی پدیا




موضوع مطلب : علمی
جمعه 89 شهریور 12 :: 2:48 عصر ::  نویسنده : مریم

شرکت بریتیش پترولیوم امروز جمعه اعلام کرد که نشت نفت در خلیج مکزیک تاکنون هشت میلیارد دلار (6.2 میلیارد یورو) هزینه برای این شرکت در برداشته است.

 

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از خبرگزاری فرانسه، شرکت بریتیش پترولیوم طی بیانیه ای اعلام کرد

که هزینه مهار نشت نفت در خلیج مکزیک، حفاری چاه تخلیه و مبلغ پرداختی به زیان دیدگان این فاجعه زیست محیطی 8 میلیارد دلار برآورد شده است.

همچنین روز پنجشنبه در نتیجه انفجار یک سکوی نفتی در جنوب خلیج مکزیک یک نفر از خدمه این سکوی نفتی مجروح و 13 خدمه این سکوی نفتی به داخل آب افتادند. 

از زمان بروز بحران لکه نفتی در بیستم آوریل، شرکت بریتیش پترولیوم زیانهای هنگفتی

 را متحمل شده ودر این مدت ارزش سهام این شرکت 40 درصد کاهش یافته است.

این مسئله، انتقاد دولت آمریکا را نیز به دنبال داشته است به طوری که انتقادهای دولت اوباما از عملکرد

 

 این شرکت انگلیسی و خشم هواداران محیط زیست، نگرانیهایی را در بین دولتمردان انگلیسی به وجود آورده است.

 

منبع : خبرگزاری مهر




موضوع مطلب : علمی
پنج شنبه 89 شهریور 11 :: 1:59 عصر ::  نویسنده : مریم

بسم ا... الرحمن الرحیم

In the name of God, Most Gracious , Most Merciful

الحمد لله رب العالمین

Praise be to God, Lord of the universe

الرحمن الرحیم

Most Gracious , Most Merciful

مالک یوم الدین

Master of the day of judgment

ایاک نعبد و ایاک نستعین

we worship you only , We ask you for help only

اهدنا صراط المستقیم

Guide us in the right path

صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین

The path of those whom you blessed ,not of those who have deserved wrath,nor of the strayers

 

 سوره ی توحید در 

ادامه مطلب ...


موضوع مطلب :

چهارشنبه 89 شهریور 10 :: 12:2 صبح ::  نویسنده : مریم

NO LOGER MOURN FOR ME

 

No longer mourn for me when I am dead

 

Than you shall hear the surly sullen bell

 

Give warning to the world that I am fled

 

From this vile world, with vilest worms to dwell

.

Nay, if you read this line, remember not

 

The hand that writ it, for I love you so

,

That I in your sweet thoughts would be forgot

If thinking on me ten should make you woe

.

O, if, I say, you look upon this vers

 

When I perhaps compounded am with clay

,

Do not so much as my poor name rehearse

 

But let your love even with my life decay

,

Lest the wise world should look into your moan

 

And mock you with me after I am gone

 

 

پس از مرگم در سوگ من منشین

 

آن هنگام که بانگ ناخوشایند ناقوس مرگ را می شنوی

 

که به دنیا اعلام می کند: من رها گشته ام ؛

 

ازاین دنیای پست , از این مأمن پست ترین کرم ها

 

وحتی وقتی این شعر را نیز می خوانی, به خاطر نیاور

 

دستی که آنرا نوشت, چرا که آنقدر تو را دوست دارم

 

که می خواهم در افکار زیبایت فراموش شوم

 

مبادا که فکر کردن به من تو را اندوهگین سازد

 

حتی اسم من مسکین را هم به خاطر نیاور

 

آن هنگام که با خاک گور یکی شده ام

 

هر چند از تو بخواهم این شعر را نگاه کنی

 

بلکه بگذار عشق تو به من , با زندگی من به زوال بنشیند




موضوع مطلب : انگلیسی, ادبی
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >   
درباره وبلاگ


من مریم معروف به کاوندیش عاشق فیزیک
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 31
  • بازدید دیروز: 3
  • کل بازدیدها: 430385



ابزار وبلاگ

ابزار رایگان وبلاگ

ابزار امتیاز دهی